در حال حاضر یکی از مسائلی که در اقتصاد کشور مطرح است کمبود منابع ارزی
به واسطه تحریمهای موجود بانکی و نفتی است. اگر چه نمیتوان منکر تاثیر
منفی تحریمهای بانکی و نفتی شد که کمترین اثر آن اخلال در روند تجارت
خارجی کشور است اما با این حال و بر فرض نبود مشکلات بر سر راه فروش نفت و
نقل و انتقالات بانکی تا چه حد میتوان منابع ارزی را که عمدتا حاصل فروش
نفت است به اقتصاد کشور تزریق کرد؟ اقتصاد ایران کشش سالانه چند میلیارد
دلار درآمد نفتی دارد و نیازهای اقتصاد کشور به منابع ارزی بهتر است از چه
راههایی تامین شود؟ پیش از این اقتصاددانها بارها شرح داده بودند که
تزریق بیش از حد دلارهای نفتی باعث مشکل انفجار تورمی خواهد شد؛ اتفاقی که
سال گذشته رخ داد. از سوی دیگر سالهاست که گفته میشود باید به سمت
اقتصاد بدون نفت رفت و از درآمد نفت برای ذخیره ارزی و سرمایهگذاریهای
بلند مدت استفاده کرد. سوال اینجاست چگونه میتوان به سوی اقتصاد بدون نفت
رفت.
هر چند در سالهای بعد از جنگ تحمیلی بارها تاکید شده بود که باید به سوی
اقتصاد بدون نفت رفت، اما اولین تلاش واقعی برای کاهش تکیه به درآمد نفتی
در ابتدای دولت اصلاحات رقم خورد. با کاهش قیمت جهانی نفت، در سال 1377
تصمیم گرفته شد تا سهم درآمد نفتی در بودجه به حداقل برسد. این روند تا
آخرین سالهای دولت هشتم نیز ادامه پیدا کرد. در آخرین بودجه ارسالی توسط
دولت محمد خاتمی به مجلس، قیمت نفت در هر بشکه تنها 16 دلار پیشبینی شده
بود. اما با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد او تلاش کرد تا بخش
بیشتری از درآمدهای نفتی را به کار گیرد. همان زمان نمایندگان مجلس از جمله
حسن سبحانی و احمد توکلی نسبت به موافقت با درخواست احمدینژاد هشدار
دادند و دولت وقت را در استفاده بیش از اندازه دلارهای نفتی و تزریق آن در
اقتصاد کشور بر حذر داشتند. سبحانی معتقد بود اقتصاد کشور 12 تا 16
میلیارد دلار کشش جذب دلار نفتی دارد و به ازای هر یک میلیارد دلار اضافه
هم یک درصد تورم اضافه خواهیم داشت. با این همه احمدینژاد با واردات
بیرویه باعث پایین نگاه داشتن مصنوعی تورم در دولت خود شد؛ اما در این
میان بسیاری از کارگاههای کوچک تولیدی توان رقابت را با اجناس ارزان
وارداتی از دست دادند که آثار آن مانند رشد منفی اقتصاد و بیکاری فزاینده
هنوز دست از سر اقتصاد کشور بر نداشته است.
با این همه در میان اقتصاددانان و کارشناسان درخصوص سقف استفاده از درآمد
نفت در اقتصاد کشور توافقی یک شکل وجود ندارد. مهدی تقوی یکی از
اقتصاددانانی است که معتقد است، تزریق درآمد نفتی اگر به منظور
سرمایهگذاری و توسعه صنایع شود ایرادی ندارد، هر چند باید سقفی برای این
موضوع هم در نظر داشت. مقداد نجفنژاد عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هم
با اشاره به رقم مورد اشاره حسن سبحانی در جریان تصویب بودجه در سال 1385
میگوید: «هر چند شرایط فعلی کشور نسبت به آن روزها کاملا تفاوت کرده است و
میتوان رقم بیش از 16 میلیارد دلار را در نظر گرفت، اما کمتر اقتصاددانی
هست که جان کلام سبحانی درخصوص مضر بودن تزریق بیش از اندازه درآمدهای
نفتی را قبول نداشته باشد.»
استفاده از ظرفیتهای پنهان
بسیاری معتقدند تحریمها و در نتیجه کاهش درآمدهای ارزی باعث کمبود دلار
در بازار و در نتیجه افزایش قیمت ارزهای خارجی در بازار شد. با این همه در
چند ماه گذشته بسیاری از کارشناسان و نمایندگان مجلس تاکید دارند که
میتوان از این شرایط برای حرکت به سوی اقتصاد بدون نفت بهره برد. چرا با
تحریم نفت و کاهش درآمدهای ناشی از فروش آن، میتوان از دیگر ظرفیتهای
اقتصاد کشور استفاده کرد. مقداد نجف نژاد یکی از آنهاست: «به نظرم
میتوانیم در این شرایط زمینه را برای بهبود دیگر بخشها مانند گردشگری،
کشاورزی و صنایع داخلی معطوف کنیم. بارها گفتم شاید این تحریمها یک لطف به
ما بوده که بتوانیم از شر تکیه بر بودجههای نفتی خلاص شویم.» مهدی تقوی
اما چندان با این گفته موافق نیست و میگوید، شاید بتوان در برخی بخشها
موفقیتهایی را در شرایط تحریم به دست آورد. اما برای بهبود تولید داخلی و
حتی کشاورزی شما احتیاج به ارز دارید تا مواد اولیه یا بذر و کود وارد
کنید. ما اگر درآمد نفتی را صرف دارو نکنیم، همین اتفاقی میافتد که الان
رخ داده است و مردم باید داروها را چند برابر گرانتر بخرند. مگر ما چنین
تکنولوژی را داریم که همه داروها را در داخل تولید کنیم. اگر چنین توانایی
داشتیم، پیش از این انجام داده بودیم.
این عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از
تزریق بیمحابای ارز در 6 سال اول دوره احمدینژاد میگوید:»زمانی که نفت
به بالای صد دلار در هر بشکه رسید، ما به جای انکه آن درآمد اضافی را
ذخیره کنیم، مدام هزینهها را بیشتر کردیم و با آن ارز با ارزش کالاهای
بیکیفیت چینی را وارد کشور کردیم.» او توضیح میدهد، وقتی شما درآمد ارزی
دارید، با آن کالاهای مورد نیاز خود را به قیمت ارزانتر از تولید داخل
وارد کشور میکنید، در این شرایط به شکل مصنوعی قیمت تورم پایین نگاه داشته
میشود. اما همین که اتفاقی مانند تحریمها رخ میدهد و میزان ارزی که به
بازار تزریق میکنید کم میشود، ناگهان فنر تورم به اصطلاح در میرود و
نتیجه عدم استفاده صحیح از درآمدهای ارزی خودش را نشان میدهد. در این
شرایط که شما با واردات بیرویه صنایع داخلی خود را تضعیف کردهاید، طبیعی
است که دچار رکود هم بشوید. شاید بهترین راهحل و توصیه به دولت روحانی
این باشد که مانند سیاستهای دولت اصلاحات، سعی کند از تکیه بر درآمدهای
نفتی برای هزینههای جاری خودداری کند و به فکر سرمایهگذاری درآمد نفت در
امور زیربنایی یا ذخیره آن ارز باشد.
مقداد نجفنژاد هم با اشاره به ظرفیتهای مختلف کشور در زمینههای مختلف
میگوید: «درآمد سرشار نفت باعث شده تا در نیم قرن گذشته از ظرفیتهای
مختلف کشورمان به بدترین شکل ممکن استفاده کنیم. تقویت بخش کشاورزی، صنایع
بومی و گردشگری سه راهحلی است که دولت فعلی میتواند برای حرکت به سمت
اقتصاد بدون نفت در نظر داشته باشد.» او با ذکر خاطرهای از حسین نمازی
وزیر اقتصاد در دولت خاتمی میگوید، یادم است در حضور ایشان اخبار رادیو
اعلام کرد که قیمت نفت در بازار جهانی افزایش یافته است. وزیر اقتصاد به
جای آنکه خوشحال شود ناراحت شد و گفت هر چه درآمد نفتی ما بیشتر شود، مشکل
اقتصاد این کشور دیرتر حل خواهد شد.
بحث دامنهدار درخصوص دلارهای نفت
البته این موضوع همیشه مورد بحث بوده و بخصوص از زمان افزایش درآمدهای
نفتی به نحو بیشتری مطرح شد. کما اینکه احمدینژاد در اولین لایحه بودجهای
که سال 84 به مجلس تقدیم کرد استارت استفاده نامحدود از درآمدهای ارزی را
که از همان سال به ناگهان زاید شد، زد و مخالفان و موافقانی را در مجلس
بهدنبال داشت. احمد توکلی یکی از مخالفان جدی آن لایحه بودجه، همیشه
استفاده نامحدود از منابع ارزی نفتی را بیماری هلندی دانست که منجر به
انفجار تورمی میشود. او سال گذشته با شرح آنچه در زمان تصویب آن بودجه
گذشته است گفته بود، در اولین بودجهای که احمدینژاد در سال 84 بست
بیماری هلندی دیده میشد از این رو بنده به همراه آقایان نادران و خوش چهره
در جلسهای که تیم اقتصادی دولت حضور داشتند شرکت کردیم و در آن جلسه من
به موضوع بیماری هلندی پرداختم. احمدینژاد از سخنان من استقبال کرد اما
در عین حال گفت: ما میتوانیم با تدبیر و با مدیریت این موضوع را پیگیری
کنیم. همچنین در آن جلسه آقای داوودی معاون اول دولت نهم خطاب به بنده گفت
بهتر است که شما اعتماد کنید که من قبول نکردم. به گفته توکلی، این موضوع
باعث آن شد که تورم از سال 85 بالا رفت.
بیماری هلندی از زمانی رخ میدهد که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد
کارزار میشود و سعی میکند بهطور مصنوعی و از طریقی غیر از افزایش
تولید قیمتها را پایین نگه دارد. دولت متوسل به واردات کالاهای مصرفی
ارزان میشود تا قیمتها را مهار کند در حالی که صنایع داخلی مجبورند با
عوامل تولیدگران، کالای گران را تولید و به قیمت ارزان بفروشند. نکته
اینجاست که این سیاست نمیتواند جلوی تورم را بگیرد. بلکه آن را به بخشهای
دیگر اقتصادی منتقل میکند. این همان اتفاقی بود که در دولت احمدینژاد
رخ داد و در عین مخالفت نمایندگان از جمله سبحانی و توکلی، مجلس رای به
استفاده نامحدود از منابع ارزی داد و نتیجه اینکه کشور وارد یکدوره تورم
فزاینده شد که چند سال بعد با سر رسیدن تحریمهای نفتی و بانکی منجر به
تلاطم در بازار ارز و انفجار قیمت در کالاهایاساسی شد. کارشناسان معتقدند
اگر دولت روحانی موفق به گشایش در فروش نفت و رفع تحریمهای بانکی شود
نباید در خرج کردن دلارهای نفتی بیگدار به آب نزند.