سعید لیلاز در روزنامه بهار نوشت: باید در ابتدا به این موضوع اشاره کنم
که در تمام دنیا و بهخصوص کشورهای کاپیتالیستی دولت در تعیین قیمت ارز
دخالت مستقیم دارد و با استفاده از حداکثر قدرت سعی میکند قیمت ارز را
تثبیت و در مقابل از پول ملی خود حمایت کند.
بهطور مثال یکی از مشهورترین درگیریهای اقتصادی سالهای اخیر بحث برابری
یوآن و دلار است که دولت آمریکا معتقد است دولت چین با استفاده از
ابزارهای غیراقتصادی ارزش دلار را در مقابل پول ملی خود پایین نگه داشته
است. حتی یکی از دلایلی که از اواسط دهه 90میلادی نقش ژاپن در مبادلات
اقتصادی جهان کمرنگ شد این بود که نتوانست ارزش ین (پول ملی ژاپن) را در
مقابل دیگر ارزها ثابت نگه دارد. بنابراین با اینکه در کشورهای اقتصاد
بازار آزاد اصل بر رقابتی بودن قیمت و حفظ آن با ابزار عرضه و تقاضاست،
ولی بازهم شاهد هستیم که دولت در تعیین قیمت ارز دخالت دارد.
در ایران هم با توجه به اینکه درآمد ارزی کشور متعلق به دولت است و حدود
60درصد توزیع ارز خارجی در اختیار دولت است و به همان میزان استفادهکننده
از آن هم خود دولت است، بنابراین طبیعی است که برای قیمتگذاری و کنترل
بازار آن هم وارد شود و هیچکس مانند بانک مرکزی از قیمت واقعی ارز خارجی
براساس درآمد ارزی کشور مطلع نیست. گرچه مردم از کاهش قیمت استقبال میکنند
ولی باید این نکته را باور داشته باشند که اگر رییس کل بانک مرکزی از
قیمت فعلی ارز حمایت میکند در حقیقت از میزان توان عرضه و تقاضای ارز هم
اطلاع کافی دارد.
البته باید به چند نکته هم در همین زمینه اشاره کنم تا قابل توجه مردم
قرار گیرد. اگر قیمت فعلی ارز ناگهانی کاهش پیدا کند واردات به یکباره
بیشتر میشود و این یعنی ضربه خوردن هرچه بیشتر تولید داخلی و تغییر الگوی
مصرف به سمت استفاده از محصولات وارداتی و همچنین افزایش میزان نقدینگی
در کشور که در هشت سال گذشته اثرات مخرب آن را دیدهایم. کارل مارکس سخن
معروفی دارد که میگوید هر تولیدکنندهای بزرگترین مصرفکننده و هر
مصرفکنندهای خود به نوعی تولیدکننده است، بنابراین نظام عرضه و تقاضای
ارز را هم باید در همین راستا دید و ایده بانک مرکزی در حمایت از قیمت
فعلی ارز به نظر من کاملا قابل فهم و مثبت است، گرچه دولت در طولانیمدت
باید تلاطم این بازار را مدیریت کند و تبدیل به یک سیاستگذار شود تا
توزیعکننده، ولی در کوتاهمدت به دلیل شرایط حال حاضر کشور باید خود را
با نظام بینالمللی عرضه ارز هماهنگ کند.
اصلاح نوسانات ارزی یک کار ملی است و بهنظر میرسد دولت عزم جدی دارد تا
به این بازار نظم لازم را بدهد. بههرحال باید روزی فرا برسد که تولید در
این کشور در اولویت باشد. در ایران هرگاه درآمدهای نفتی افزایش یافته است
تمامی سیاستهای توسعهای کنار گذاشته شده و واردات جای تولید را گرفته
است و در مقابل با کاهش درآمد ارزی بحث مقاومت ارزی و تولید دوباره مطرح
شده است. ولی باید با تثبیت قیمت ارز به جایی رسید که تولید ملی افزایش
یابد.