نوسانات نرخ ارز تا حد زیادی بر روی قیمتهای بورسهای جهانی و اوراق
قرضه تاثیر گذار است و تعیین کننده سیاستهای پولی در بازارهای نوظهور مهم
است.
آیا از حقایق تغییرات بازارهای ارز جهانی در حال حاضر با خبر هستید؟
در هفتههای آینده، شاخص دلار آمریکا افزایش یا کاهش خواهد یافت؟ برای ین
ژاپن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا روپیه هند، لیر ترکیه و راند آفریقای
جنوبی دچار بحران خواهند شد؟ شرایط رئال برزیل چه خواهد بود؟
طرح این سوالات به این دلیل است که در حال حاضر جریانهای نقدی جهانی به
سمت بازارهای توسعه یافته و خروج از بازارهای نوظهور حرکت میکنند و عامل
اصلی تغییرات قیمتها در بورسهای جهانی و اوراق قرضه هستند. اثرات این
جریانهای نقدی بر روی قیمت ارزها مانند دلار و رئال قابل مشاهده است.
نوسانات این ارزها موتور اصلی حرکتهای جریانهای نقدی (به شیوهای که باعث
جهش قیمتی ارزها و روندهای کاهشی و بازگشتی در بازارهای مالی خواهد شد) و
عامل بنیادی نوسانات قیمت در آن بازارها است، همانطور که افت و خیز ارزها
باعث تغییر سیاستهای پولی در کشورهایی مانند برزیل و هند خواهد شد.
بنابراین اگر به دنبال تشخیص سطح حداقلی در بازارهای نوظهور آسیا هستید که
در هفته گذشته با افت 21 درصدی شاخص سهام iShares MSCI در جنوب شرقی آسیا
نسبت به حداکثر آن در 8 ماه می، رسما وارد فاز نزولی شدند؛ درک و پیشبینی
نوسانات بازارهای ارزی در یک یا دو فصل آینده امری ضروری است.
در ادامه 10 نکته در مورد روند بازار ارزهای جهانی را خواهید خواند.
1- در کوتاه مدت، احتمالاً شاخص دلار نسبت به سایر ارزهای جهانی قویتر
خواهد شد، زیرا که کاهش تدریجی برنامه خرید ماهیانه 85 میلیارد دلار اوراق
خزانه و با پشتوانه وام رهنی توسط فدرال رزرو باعث افزایش نسبی نرخهای
بهره آمریکا خواهد شد. با توجه به اینکه سایر بانکهای مرکزی کشورهای توسعه
یافته در شرایط سیاستهای محرک و انبساطی (ژاپن) و یا نزدیک به این
سیاستها (اروپا) هستند، معاملهگران و سرمایهگذاران برای کسب سودهای
بیشتر به سمت داراییهای دلاری خواهند رفت.
2- در حقیقت معنی واقعی عبارت "کوتاه مدت" چندان مشخص نیست. کاملاً مشخص
است که ژاپن قصد معکوس کردن سیاست تضعیف ین را در آینده نزدیک ندارد. با
توجه به تلاشهای منطقه یورو برای فرار از شرایط رکودی یا نزدیک به رکود،
بانک مرکزی اروپا در مورد تمایل کلی این بانک در زمینه ارجحیت تورم پایین
به رشد اقتصادی تا حد نگهداشتن نرخهای بهره در پایینترین سطح تاریخی
آنها تجدید نظر کرده است. اما فصل سیاسی پرتنش در کشور آمریکا همراه با
بحران بودجه و تهدیدها در زمینه اعتبارات که ناشی از شکست دولت در افزایش
سقف بدهی از طریق پارلمان بود، میتواند باعث کاهش جذابیت دلار برای
سرمایهگذاران تا ابتدای ماه اکتبر شود.
3- تقویت ارزش دلار اثر منفی بر روی کالاهای قیمتگذاری شده بر حسب دلار
مانند نفت و فلزات گرانبها دارد. نگرانیها و آشفتگیهای شدید مانند تهدید
حمله نظامی آمریکا به سوریه نیز میتواند اثرات تقویت شاخص دلار در کوتاه
مدت را پررنگتر کند. به نظر میرسد که با تداوم روند صعودی شاخص دلار و
کندی روند رشد اقتصادی که مانع از کاهش نگرانیهای تورمی خواهد شد، طلا و
سایر کالاهای فیزیکی راه سختی را برای تثبیت یک روند صعودی در پیش خواهند
داشت. فشار تقویت ارزش دلار بر روی قیمتهای کالاها همراه با قیمتهای
پایین کالاها به دلیل کاهش تقاضای چین و سایر کشورهای توسعه یافته به شدت
به بازار کالاهای قیمتگذاری شده براساس سایر ارزها آسیب زده است.
4- تقویت ارزش دلار برای بازارهای نوظهور داراییهای مالی، خبر خوبی نیست.
در سال 2012، همزمان با افزایش تراز بانک فدرال رزرو، 1.2 میلیارد دلار
وارد بازارهای مالی نوظهور شد. در سال 2013، این جریان نقدی روند معکوسی را
در پیش گرفت.
5- تقویت ارزش دلار بیشترین آسیب را به کشورها، بازارهای ارز و بازارهای
مالی با بالاترین کسری حساب جاری، وارد کرد. اقتصادهایی مانند هند، اندونزی
و ترکیه نیازمند جذب سرمایههای خارجی برای کاهش کسری حساب جاری هستند. به
عنوان مثال، ترکیه نیازمند جذب 5 میلیارد دلار در ماه است.
6- سقوط ارزش ارز میتواند به بحران چرخه باطل کسری حساب جاری یک کشور
بیافزاید. سقوط ارزش ارز، جذب سرمایههای مورد نیاز برای کاهش کسری تجاری
را سختتر خواهد کرد و نگرانیها در مورد عدم توانایی یک کشور برای جبران
کسری منجر به سقوط دوباره ارز خواهد شد زیرا سرمایهگذاران و معاملهگران
اقدام به خروج پولهای خود از بازار داراییهایی میکنند که ارزش آنها
براساس دلار هر روز در حال کاهش است.
7- تقویت ارزش دلار و کاهش ارزش پول ملی در کشورهای درحال توسعه باعث
افزایش کسری تجاری خواهد شد. به عنوان مثال کشور هند 80 درصد سوخت مورد
نیازش را وارد میکند. جهش در قیمت دلاری نفت خام برنت، هزینه سوخت برای
کشور هند براساس روپیه را افزایش می دهد. میانگین واردات ماهیانه نفت هند
در هفت ماه ابتدایی سال 2013 معادل 14.2 میلیارد دلار بود که نسبت به دوران
مشابه در سال گذشته با افزایش 13.9 میلیارد دلار در هر ماه روبرو شد. چنین
مکانیزمی باعث تخریب شرکتهای فعال در اقتصادهای نوظهور شد زیرا درآمد
آنها براساس پول رایج داخلی اما هزینهها برحسب دلار بود. به عنوان مثال،
56 درصد هزینه شرکتهای هواپیمایی برزیلی به دلیل تامین هزینههای سوخت
جت، برحسب دلار است.
8- عکس العملهای بالقوه بانکهای مرکزی به سقوط ارزش ارز عموما اثرات
جانبی مخربی را نیز در پی دارد. بانکهای مرکزی از طریق کاهش ذخایر ارز
خارجی برای خرید پول رایج داخلی در این زمینه دخالت میکنند. در صورتی که
بازارها باور داشته باشند که بانک مرکزی ذخایر ارزی کافی ندارد و یا این
سیاست قدرت کافی برای معکوس کردن روند بازار را ندارد، چنین سیاستی واقعاً
منجر به تضعیف پول رایج ملی خواهد شد. این همان سیاست دخالت در بازار در
کشورهای هند، اندونزی و ترکیه است. یک عکس العمل بالقوه دیگر برای حفاظت از
پول رایج داخل، افزایش نرخ بهره داخلی است. این سیاست نیز یک اثر جانبی
مخرب دارد: نرخهای بهره بالاتر باعث کندی نرخهای رشد اقتصادی خواهد شد.
به نظر میرسد که این شرایط در حال حاضر در کشور برزیل برقرار است.
9- اگرچه کلیه این شرایط میتواند به کاهش قیمتهای بورس و اوراق قرضه در
بازارها نوظهور منجر شود، اما معاملهگران و سرمایهگذاران همچنان در مورد
ارزان بودن این بازارها به اندازه کافی تردید دارند. به عنوان مثال، در
سال 2013 در ادامه روند نزولی، روپیه هند به میزان 20.1 درصد کاهش یافت
زیرا بحران تراز پرداخت در سال 1991 دولت هند را مجبور به فروش طلا برای
پرداخت هزینههای واردات کرد. براساس پیشبینیها، قبل از اتمام بحران هر
دلار برابر 70 روپیه خواهد بود. در حال حاضر هیچ تحلیلگری اعتقاد ندارد که
این نرخ قطعاً پایینترین نرخ خواهد بود.
10- رسیدن به پایینترین سطح نرخ ارز اغلب با افول شدید اقتصادهای دارای
منابع عظیم ذخایر ارزی آغاز خواهد شد که به دنبال تغییر مسیر رشد اقتصادی
از کانال کاهشی به سمت افزایشی هستند. برزیل مثال بسیار خوبی از دستیابی
به ذخایر ارزی کافی است که بانک مرکزی آن نیز اخیراً اقدام به افزایش
نرخهای بهره کرده است. اما رشد اقتصادی در برزیل هنوز ضعیف است. مکزیک نیز
یک مثال خوب از بهبود وضعیت اقتصادی است، علی الخصوص اگر تلاشهای دولت در
افزایش سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت این کشور منجر به افزایش قابل
ملاحظه در تولید شرکت ملی نفت این کشور به نام Pemex شود. بهبود کلی در
بازارهای نوظهور احتمالاً در سال 2014 رخ خواهد داد و وابسته به آمار نرخ
رشد اقتصادی چین خواهد بود و یا حداقل به اطمینان از عدم تداوم روند کاهشی
نرخ رشد اقتصادی چین در آینده بستگی خواهد داشت.