به طور کلی بازار طلا در ایران متاثر از قیمت طلای جهانی و قیمت ارز در داخل کشور نوسان مییابد؛ با این تفاسیر برای ارایه هر نوع پیشبینی در این زمینه باید این دو عامل را مورد بررسی قرار داد.
بررسی بازارهای جهانی حکایت از آن دارد که این بازار از شش ماه قبل تاکنون با اخبار مثبتی ازجمله تغییر فضای اقتصادی آمریکا و خروج از رکود و بحران پدید آمده در این کشور درسال 2007 -2008 روبهرو شده است.
از سوی دیگر افزایش اشتغال و کاهش نرخ بیکاری در این کشور با روند مثبتی روبهرو بوده به طوریکه از محدوده 10 درصد نوامبر 2009 به 7.6 درصد کاهش یافته است گرچه با سطح 4 درصد سال 2001 فاصله محسوسی دارد.
سایر آمارها از ایالت متحده آمریکا نیز این روند بهبود اقتصادی را تائید میکند؛ بعنوان مثال شاخص داوجونز پس از افت بیش از 50 درصدی از محدوده 14000 واحد در اوائل بحران مالی اینک به بالاترین سطح پس از سال 2000 میلادی رسیده است.
در خصوص شاخص اعتماد مصرف کننده نیز اگر چه محدوده فعلی با سطوح ابتدای قرن اخیر فاصله محسوسی دارد اما روند این شاخص نیز در دو سال اخیر با نرخ رشد بالایی صعودی بوده است.
زمانی که اقتصاد آمریکا با 16 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی به سمت بهبود حرکت کند بازارهای مالی و کالا چشم انداز مثبت و جدیدی را پیش روی خود خواهند دید و همین موجب می شود تا سرمایه گذاران دیگر به دنبال دارایی امنی مانند طلا به جهت هجینگ(پوشش ریسک) نباشند و به این ترتیب تقاضا برای این کالا کاهش مییابد.
همچنین تحلیلهای اخیر از وضعیت کشورهای اروپائی درگیر در بحران بدهی حکایت از روند مثبت و موفق برنامههای ریاضت اقتصادی دارد.
بر این اساس کاهش قیمت طلا که از سال 2011 میلادی آغاز و در طول 6 ماه گذشته روند پر شتابی بخود گرفته است در راستای همین آمار و ارقام یاد شده است.
از سوی دیگر از حدود یک ماه گذشته تاکنون انتشار خبری مبنی بر اینکه آمریکا از انتهای سالجاری تزریق پول در اقتصاد و اجرای سیاست انبساطی را متوقف میکند نیز این پیام را به سرمایه گذاران داد که دیگر ریسکهای سیستماتیک تا حدود زیادی کاهش یافته و دیگر خرید طلا بعنوان ابزار پوشش ریسک ضرورت سابق را ندارد.
تمامی موارد یاد شده سبب شده تا بازار طلای جهانی در افق 6 ماه تا یکسال آینده از روند کنونی خارج نشده و به حرکت نزولی و یا پایدار خود ادامه دهد.
اما در خصوص بازار ارز ارائه پیش بینی امری بسیار سخت است؛ چرا که آینده این بازار تا حدود زیادی در گرو تحولات آتی سیاسی در صحنه بین المللی است.
اگر چه شرایط حاکم بر اقتصاد ایران نیز اجازه کاهش قابل ملاحظه قیمت ارز را غیر قابل تصور میسازد لکن هر گونه تصمیمات پوپولیستی از سوی دولت جدید در جهت تقویت کاذب ارزش ریال نیز توصیه نمیشود.
چرا که آینده تولید ملی ایران و افزایش نرخ اشتغال در نگاهی واقعبینانه به مساله ارزش پول ملی وابسته است. صد البته مشاوران دکتر روحانی بر این موضوع بهخوبی آگاهی دارند.
بهطور حتم تنها دلیل روند نزولی بازار ارز در روزهای اخیر نگاه خوشبینانه به آینده تحولات سیاسی ایران و کاهش ریسک سرمایهگذاری است؛ نگاهی که میتواند موجبات کاهش قیمت ارز را تا محدوده 2800 تومان فراهم سازد. به هر حال باید این موضوع را پذیرفت که بخشی از افزایش قیمت ارز بهدلیل تقاضای سفته بازانه و روانی بوده است.
با توجه به شرایط کنونی و با در نظر گرفتن متغیرهای موجود و همچنین نامعلوم بودن وضعیت آینده تحریمها باید دید دولت یازدهم با چه اقداماتی تلاش خواهد کرد تا باورهای مثبت مردم را به نتیجه برساند.
پیرو این مساله، بازار ارز میتواند جهت خود را مشخص کند اما مسلما در 3 تا 4 ماه آینده رفتار هیجانی در جهت افزایش قیمت را در این بازار شاهد نخواهیم بود.
با این مفروضات و با کاهش یافتن تقاضا برای طلا بعنوان یک ابزار پوشش ریسک در بازارهای جهانی و با فرض اینکه در افق 6 ماهه آینده اتفاق نامساعد سیاسی بطور اخص در صحنه بین المللی رخ ندهد قیمت طلا در بازارهای نقدی و آتی افزایشی نخواهد داشت.
با این تفاسیر و با دلایل مطرح شده به احتمال زیاد شاهد خروج نقدینگی زیادی از بازار ارزو طلا خواهیم بود که شناسائی جهت آینده این حجم عظیم نقدینگی می تواند فرصت مناسب برای کسب بازدهی بالا را فراهم کند.
به اعتقاد اینجانب و با توجه به نگاه دکتر روحانی و توانمندی بالقوه تیم اقتصادی ایشان در فراهم سازی بستر مناسب برای کسب و کار و تولید، به تمامی دارندگان این نقدینگی توصیه میشود تا به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار مبادرت ورزند.
حسین خواجوئی _ تحلیلگر و مشاور سرمایه گذاری