رئیس کل بانک مرکزی روز سه شنبه درست در زمانی که انتظار میرفت نرخ
دلار پس عزیمت رئیس جمهور به نیویورک و دیدارهای پی درپی ظریف با مقامهای
اروپایی در سقوطی بی وقفه تا 2500 تومان ریزش کرده قیمت ارز بازار آزاد را
تا محدوده نرخ دولتی پائین کشد، اعلام کرد دلار به کف قیمتی خود در بازار
رسیده و کاهش بیش از این منطقی نیست.
برای فعالان اقتصادی این اظهارات پیامهای متفاوتی داشت؛ اینکه بانک مرکزی
جمهوری اسلامی ایران به عنوان متولی پولی کشور، مرجعی که مسئول حفظ ارزش
پول ملی است،سیاستگذار پولی و البته دارنده و مالک انحصاری بخش عمده درآمد
ارزی کشور از محل صادرات نفت مایل نیست قیمت بیش از این کاهش یابد.
چنانکه غلامعلی کامیاب معاون ارزی بانک مرکزی نیز در حاشیه همان نشست به خبرنگاران گفت: نرخ 3000 تومانی دلار در بازار منطقی است.
تردیدی نیست که در یک سال گذشته پرش فنر نرخهای تثبیت شده ارز، تورم طاقت
فرسایی را برجامعه تحمیل کرد و شاید این انتظار به حقی باشد همانگونه که
نرخ دلار هر روز بی مهابا رکورد شکست و گرانی به بار آورد اکنون که در
سراشیبی افتاده، روند معکوس را طی کند و در سایه این نزول بار دیگر قیمتها
کاهش یابد و ارزانی را با خود به ارمغان آورد.
این در حالی است که در سوی دیگر ماجرا اتفاقات دیگری در جریان است، اینکه
بانک مرکزی سالها در شرایطی که تورم خود را به تمام قیمت ها تحمیل
میکرد نرخ ارز را روی 900 و 1000 تومان تثبیت کرد و بدین ترتیب خرید انواع
کالاهای وارداتی از تولید داخلی و دست به گریبان تورم های ماهانه و
سالانه به صرفهتر شد ، در سایه نرخ پائین ارز قدرت رقابت تولید داخل با
کالاهای وارداتی به صفر رسید و صادرات نیز از دایره صرفه و صلاح خارج شده
بود.
بر همین اساس است که به عنوان مثال پس از تورم سنگین ناشی از جهش نرخ ارز
از دل برخی صنایع داخلی مانند صنعت نساجی که تقریبا ورشکسته به شمار
میآمدند، خبرهای خوشی به گوش رسید و اعلام شد چرخهای ریسندگی و کسب و
کارشان به گردش درآمده است، شوق صادرات بالا گرفته و اغلب تولید کنندگان
درصدد یافتن راهی برای عرضه کالا به خارج از کشور و بهرهمندی از عواید نرخ
جذاب ارز 3000 هزارتومانی و بیشتر بوده و هستند.
هم اکنون تحریمهای نفتی درآمدهای ارزی کشور را با تنگنا مواجه کرده و
بسیاری این وضعیت را توفیق اجباری برای خروج از اقتصاد تک محصولی و وابسته
به نفت میدانند، اما شکی نیست که در این شرایط صادرات باید انگیزه داشته
باشد و نرخ به قول روسای بانک مرکزی منطقی ارز میتواند این انگیزه را
ایجاد کند.
به همین دلیل نیر ولی الله سیف در حالی که چشمها خیره به تحولات بازار و
رویت دلار 2500 تومانی بود به سقوط نرخ ها فرمان ایست داد تا بازار دریابد
بانک مرکزی مایل به ریزش قیمتها خارج از دامنهای که منطقی میداندش نیست.
اینکه عزم خود را جزم کرده فعلا دلار در محدوده 3000 تومان باقی بماند و
چنانچه برخلاف میلش عمل کند از ابزارهای خود برای وادار کردن بازار به
تمکین اقدام خواهد کرد، از توقف عرضه ارز به بازار گرفته تا روانه شدن به
بازار و خرید و جمع آوری ارزهای موجود.
اگرچه این اقدام بانک مرکزی از هر سو به گونهای تعبیر می شود ولی باید آن
را به فال نیک گرفت. سیف روز گذشته شاید بیش از آنکه به اتاق بازرگانی آمده
بود تا شنونده درد دلهای بخش خصوصی باشد طالب دیدار خبرنگاران بود تا به
وسیله آنان به اقتصاد فرمانی مهم بدهد.
بدیهی ترین نتیجه این کار علامت دهی به بازار برای خروج از انتظار چند ماهه
و فرساینده بود. تمام کسانی که منتظر بودند تا ببینند دلار تا کجا نرمش
نشان میدهد تا براساس آن تصمیم بگیرند اکنون تکلیفشان را میدانند، اینکه
نباید دیگر منتظر دلار زیر 3000 تومان بمانند.
طی چند ماهه پس از انتخابات ریاست جمهوری انتظار کاهش قیمتها، تمام
فعالیتهای اقتصادی را به رکودی انتظاری کشانده بود و اکنون این علامت
نخستین اقدام دولت برای شفافسازی از سر گیری فعالیتهای اقتصادی است.
اظهارات دیروز سیف را شاید بتوان نخستین و مهمترین اقدام دولت در برابر
ابهام اقتصاد و بازار تلقی کرد، واکنش به موقعی که چنانچه تداوم یابد قادر
است دولت را به ساماندهی که وعدهاش را میدهد و اقتصاد ایران تشنه آن است
برساند.