واقعا قضاوت زود است که سخنرانی شب گذشته حسن
روحانی در بازار ارز عکس العمل مناسبی در پی داشته باشد ولی به نظر می رسد
بر خلاف چند سال اخیر در پی سخنرانی رئیس جمهوری ایران در صحن علنی به
تضعیف پول ملی کشورمان منجر نشود، البته باید منتظر ماند و دید.
حداقل در دو سال گذشته روند تغییرات قیمت ارز در رابطه معنی داری با حضور
محمود احمدی نژاد پشت تریبون سازمان ملل متحد داشته است، در سال 90
سخنرانی محمود احمدی نژاد در سازمان ملل که البته حول محورهایی مانند
انتقاد از تحریم های آمریکا علیه ایران و ضرورت پرداخت خسارت به کشورهای
متضرر از جنگ جهانی دوم بود و البته برای چندمین بار ضرورت مشارکت عادلانه
و تحقق مدیریت مشترک جهانی را مطرح کرد، محورهایی که به جز مبحث تحریم،
رابطه ای با فضای روز اقتصاد ایران نداشت ولی کمکی به افزایش ارزش پول ملی
کشورمان نکرد.
روند تغییر قیمت در هفته اول مهرماه سال 1390 یعنی یک هفته بعد از سخنرانی
محمود احمدی نژاد نشان می دهد که قیمت ارز از 1255 تومان به 1302 تومان
افزایش پیدا کرد، البته نمی توان تنها عامل را سخنرانی شخص رئیس دولت دهم
در سازمان ملل دانست ولی فضای حساس حاکم بر فضای سیاسی کشور این ضریب
تاثیر را افزایش می دهد.
قیمت ارز بعد از سخنرانی سال 1390 احمدی نژاد در سازمان ملل
در سال 91 نیز نگاهی به رند تغییر قیمت در بازار ارز نشان می دهد دقیقا در
روز سخنرانی محمود احمدی نژاد یعنی 5 مهرماه قیمت دلار دربازار ایران
معادل 200 تومان افزایش پیدا کرده و از 2445 تومان به 2640 تومان رسید و
طی روزهای بعد نیز با شیبی تند افزایش پیدا کرد به طوریکه در روز دهم
مهرماه به رقمی معادل 3450تومان رسید.
بازهم در پنجم مهرماه سال 91 سخنرانی محمود احمدی نژاد ارتباطی با مباحث
اقتصادی و حتی مشکلات حاصل از تحریم نداشت بلکه رویکردی جهان شمول و در
رابطه با صلح جهانی داشت.
قیمت ارز بعد از سخنرانی سال 1391 احمدی نژاد در سازمان ملل
به هر شکل به رغم این دو تجربه و همزمانی شاید اتفاقی به نظر می رسد روند
حاکم بر بازار ارز در داخل کشور نسبت به سخنرانی شب گذشته حسن روحانی روی
خوش نشان دهد، روند تغییر قیمت در بازار ارز در این دوره بیش از 50 روزه
که از آغاز به کار دولت می گذرد، وضعیت باثبات و رو بهبودی داشته است و به
تبع کاهش قیمت ارز نشان از تقویت ارزش پول ملی داشته، صرافی های وفعالین
بازار این بهبود را ناشی از کاهش تب خرید و پس انداز دلار و خوش بینی مردم
نسبت به آینده میدانند و در بد بینانه ترین تحلیل ها نیز بازار را چشم
انتظار نتایج سفر نیویورک می دانند و عنوان می کنند که این حالت انتظار
باعث شده که متقاضیان ارز به صورت موقت از خرید دست کشیده و منتظر مشخص شدن
فضای بازار هستند.
در هر حال این شرایط زمانی می تواند موثر واقع شود که مسئولین سیاستهای
پولی هم راستا با سیاستهای تثبیتی و آرامش زای دولت عمل کنند، نکته ای که
متاسفانه روز گذشته از زبان ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی در نشست
صبحانه اتاق بازرگانی ایران بیان و با انتقادات فراوانی مواجه شد، از جمله
همان اشتباهات تاکتیکی است که از دولتی با این سابقه طولانی مدیریت
انتظار نمی رود.
هرچند این نکته یک واقعیت است که افت شدید دلار در شرایط فعلی می تواند
کسری بودجه دولت را تشدید کند ولی بیان این نکته از سوی رئیس کل بانک
مرکزی بیشتر از یک تحلیل به نظر یک اشتباه فاحش باید تلقی شود، اشتباهی که
طی پنج سال گذشته از محمود بهمنی چهره ای ناپخته ترسیم کرد.
البته نباید فرامش کرد اگر کاهش ارزش دلار در پی کاهش واقعی فشارهای تحریم
اتفاق بیفتد در عمل کاهش هزینه های دولت می تواند تا حد زیادی کسری بودجه
ناشی از افت ارزش دلار را جبران کند، بد نبود روز گذشته رئیس کل بانک
مرکزی به جای اعلام عدد و تحلیل سکوت اختیار کرده و یا مسئولیت قیمت بازار
را به خود بازار واگذار می کرد و کنترل های نرخ بازار را بدون این که
برای افکار عمومی فاش کند، اعمال می کرد.
فارغ از این اشتباه تاکتیکی در داخل مرزها، می توان گفت چشم انداز بازار
نسبت به آنچه از سوی روحانی در جمع سران و نمایندگان کشورهای جهان در
سازمان ملل متحد بیان شد، حداقل تا این لحظه مثبت بوده است.