قیمت دلار آزاد به 2500 تومان نزدیک می شود
بازار ارز بعد از بحران ارزی ناشی از تحریم بانکی و تحریم نفتی غرب علیه ایران، دچار نابسامانی و جهشهای ناگهانی شد و نیز دارای چند نرخ در بازارهای موازی شده است. قمیت ارز مبادلات ارزی که عمدهی واردات و صاردات و نیز قیمتگذاری کالاهای داخلی بر اساس این نرخ انجام میشود در حدود 2470 تومان است و قیمت ارز بازار آزاد که برای ارز مسافرتی و نیز برای سوداگری ارز مورد استفاده قرار میگیرد از بالای 3800 تومان کاهش تدریجی خود را آغاز کرد و اینک با خبر بهبود رابطه با غرب و در آستانهی سفر رییس جمهور به سازمان ملل به زیر 3000 تومان رسیده است.
برخی از تحلیلگران این افت به زیر 3000 تومان را ناشی از بار روانی خبر دیدار رییس جمهور ایران و امریکا و ناشی از خوشبینی بازار قلمداد میکنند و نه ناشی از تحولات واقعی در بازار ارز. در نتیجه تصور بسیاری از تحلیلگران این است که قیمت آزاد دلار به 3000 تومان و یا بالاتر رجعت خواهد کرد به خصوص اگر اتفاقات سیاست خارجه به اندازهی خوشبینیها نباشد.
سوال کلیدی این است که قیمت تعادلی ارز در کدام نرخ ثبات می یابد؟ من معتقدم که روند نزولی ارز آزاد ادامه خواهد داشت و به قیمت ارز مبادلات ارزی 2470 تومان نزدیک خواهد شد.
به نظر می رسد چون قیمت ارز توسط بانک مرکزی مدیریت میشود و بر اساس تجربیات پیشین، قیمت ارز از چسبندگی بسیار بالایی برخوردار است و وقتی قیمتی که عمده صادرات و واردات با آن انجام میشود برای مدتی تثبیت شد، این قیمت عملا به قیمت تعادلی ارز تبدیل میشود. و سپس به جای تغییر قیمت ارز برای رسیدن به تعادل(آنگونه که برای ارزهای شناور رخ میدهد) این بقیهی قیمتهای داخلی اقتصاد در سطح کلان هستند که تغییر میکنند تا این قیمت ارز تثبیت شده به ارزش ذاتیش نزدیک شود.
به عبارت دیگر، به اعتقاد نگارنده، چه با مذاکره با آمریکا و چه بدون آن تنها بعد از رفع موانع قابل حل بانکی و گشایش اعتبار که در نتیجه غافلگیری و بیبرنامگی مسوولان سابق ارزی و بانکی کشور بود، قیمت تعادلی ارز ممکن است به لحاظ تئوری و عملی و سیاستگذاری به قیمت 2470 تومان برای دلار در اقتصاد ایران نزدیک شود و بازارهای موازی و سفتهبازی و سوداگری ارز از بین برود.
دکتر علی دادپی
سه سناریوی کوتاهمدت ارزی
با توجه به رویدادهایی که در عرصه خارجی رخ دادهاند و در حال رخ دادن
هستند، این احتمال که در هفته جاری با سفر ریاست محترم جمهوری به شهر
نیویورک فصل جدیدی در سیاست خارجی ایران آغاز شود هر روز افزایش مییابد.
اهمیت این رویدادها برای اقتصاد ایران و جامعه فعالان اقتصادی ، وابسته به
عوامل مختلفی است، اما از آنجا که تحریمهای بینالمللی منبع اصلی بسیاری
از اختلالات اقتصادی و افزایش هزینه مبادلات بانکی و اقتصادی هستند، این
رویدادها در صورتی اهمیت اقتصادی خواهند داشت که در وضعیت تحریمهای اعمال
شده در زمینه نفت، بانکداری، مبادلات پولی و معامله با نهادهای ایرانی
تغییری ایجاد کنند. در صورت چنین تغییری باید منتظر پاسخ بازارهای داخلی
ارز، سرمایه و کالا به چنین تحولاتی بود. در میان بازارهای داخلی بازار ارز
از جایگاه ویژهای برخوردار است، بهویژه آنکه بخش عمدهای از ارز عرضه
شده در این بازار از محل صادرات نفتی تامین میشود. هر گونه تحول عمدهای
که نوید بخش افزایش توانایی بانک مرکزی در تزریق ارز به بازار داخلی باشد
میتواند کاهش نرخ برابری ارزهای خارجی در برابر ریال را بهدنبال داشته
باشد. سوال اینجا است که اندازه تغییر این نرخ برابری چقدر خواهد بود؟ آیا
بازار ارز روزهای بعد از آتشبس در جنگ ایران و عراق را که بیست و پنج سال
پیش تجربه کرد، دوباره تجربه خواهد کرد؟
اندازه واکنش بازار ارز و نوسانات قیمت ارز تابعی از رویدادهای هفته
خواهند بود و اینکه، این رویدادها تا چه حد و با چه سرعتی میتوانند باعث
تغییر در افق اقتصادی ایران شوند. از این دیدگاه برای اتفاقات نیویورک چند
سناریو میتوان در نظر گرفت که هر کدام اثر متفاوتی بر اقتصاد کشور
خواهند داشت. بخشی از این اثر ناشی از شوک روانی و انتظارات از آینده
اقتصادی خواهد بود که با گذشت زمان تغییر خواهد کرد. بخش دیگر اما وابسته
به تغییر در هزینه مبادلات خارجی، صادرات نفتی و نقل و انتقالات بانکی
خواهد بود. این اثر یک تغییر ساختاری خواهد بود که توابع عرضه و تقاضا و
شرایط محیطی فعالیتهای اقتصادی را تغییر خواهد داد. این اثر میتواند با
افزایش تعداد مبادلات اقتصادی و تسهیل آنها باعث افزایش رشد اقتصادی شود.
اندازه واقعی آن تابع شرایط کلان اقتصادی خواهد بود و کمیسازی آن تنها با
جمعآوری آمار و دادههای مناسب میسر است. سناریوهای ممکن با توجه به
تاریخچه مذاکرات سیاسی میتوانند از این قرار باشند. البته درباره احتمال
روی دادن این سناریوها کارشناسان سیاست خارجی باید ابراز نظر کنند، این
یادداشت از دید اثر اقتصادی این تحولات را بررسی میکند.
۱- ملاقات بین سران دو کشور ایران و ایالاتمتحده آمریکا، مذاکره و توافق
بر سر پایان دادن به تحریمها و اعلان رسمی یک جدول زمانبندی برای پایان
دادن به تحریمها.
در این سناریو بعد از این توافق، یک دوره جدید از مذاکرات با کشورهای
علاقهمند به تحولات هستهای ایران آغاز میشود. با این حال کاهش ریسک
مبادلات تجاری و ایجاد اطمینان به بهبود افق اقتصادی علاوهبر افزایش
گزینههای سرمایهگذاری از ارزش کوتاه مدت ارز بهعنوان ابزار پسانداز
ارزش داراییها میکاهد. کاهش تقاضا برای خرید ارز بهخاطر انتظار کاهش
قیمت آن در آینده و افزایش عرضه از طرف کسانی که از کاهش ارزش داراییشان
هراسان شدهاند، میتواند کاهش شدید قیمت ارز را بهدنبال داشته باشد. در
صورت روی دادن این سناریو روزهای آینده بیشترین شباهت را به روزهای بعد از
آتشبس در جنگ ایران و عراق خواهند داشت. نوسانات بازار در این شرایط
علاوهبر آنکه تابع شوک ناشی از این رویداد هستند از تغییرات انتظارات و
تطبیق باورها با شرایط واقعی لغو تحریمها تاثیر خواهند پذیرفت.
۲- ملاقات بین سران کشورهای اروپایی و ایران بدون ملاقات با ایالاتمتحده
آمریکا که شامل مذاکره و توافق بر سر مساله هستهای ایران و تعیین راهکار
لغو تحریمها با اولویت دادن به لغو سریع تحریم بانکداری و مبادلات مالی
با ایران. این سناریو با توجه به آنکه ورود ارزهای خارجی به بازار ایران
را تسهیل میکند میتواند اثر مشابهی بر بازار ارز ایران بگذارد، اما با
توجه به عامل عدم قطعیت در این سناریو به اندازه سناریو قبلی کاهش پیدا
نمیکند. احتمال دارد روند صعودی نرخ برابری ارزهای خارجی درباره ریال
زودتر از سناریو اول از سرگرفته شود. در این سناریو شرایط افق اقتصادی
برای صنایع کشور تغییر نمیکند؛ ولی امید به تغییر آنها افزایش پیدا
میکند. در روزهای بعد از چنین رویدادهایی بازار ارز شاهد سقوط قیمت دلار
برای چند هفته خواهد بود و سپس منتظر وقایع آینده باقی خواهد ماند. اندازه
سقوط نرخ برابر ارزهای خارجی وابسته به میزان خوشبینی به آینده و قدرت
سیگنالهای دول خارجی برای محقق کردن توافقهایشان با ایران خواهد بود.
۳- ملاقات بین دیپلماتهای ایران و کشورهای گروه 1+5 بدون رسیدن به توافق
بر سر پایان دادن به تحریمها؛ ولی با رسیدن به توافق درباره چارچوب
مذاکرات آینده و راهکار محقق کردن توافقات. در این سناریو افق اقتصادی
کوتاه مدت ایران تغییری نخواهد کرد. تحریمها همچنان برقرار خواهند بود و
هزینه مبادلات اقتصادی تغییر اندکی خواهد کرد، اما در این سناریو در صورتی
که امید به افق میانمدت و بلندمدت اقتصادی بهتر شود، میتوانیم شاهد
افزایش سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی باشیم. در این صورت با کاهش
تقاضای پسانداز به ارزهای خارجی میتوان شاهد کاهش اندک قیمت دلار در
بازار داخلی بود. افزایش تقاضا برای سرمایهگذاری میتواند ظرف چند ماه
باعث افزایش تقاضای بنگاهها برای ارزهای خارجی شود که این کاهش نرخ ارز
را جبران خواهد کرد.
در مجموع نگاهی به بازار ارز ایران در روزهای بعد از آتشبس در جنگ ایران و
عراق این نکته را به ما یادآوری میکند که اثر اقتصادی شوکهای روانی
ناشی از رویدادهای سترگ بینالمللی ظرف چندماه تحلیل میروند. اگر این
رویدادها باعث تغییر ساختاری در فعالیتهای اقتصادی کشور نشوند یا همراه
با چنین رویدادهایی رخ ندهند، تغییرات ناشی از آنها در بازار ارز دائمی
نخواهند بود. در صورت موفقیت در عرصه سیاست خارجی در پایان هفته تازه،
کار اصلی تیم اقتصادی دولت شروع میشود و آن عبارت است از: اصلاحات گسترده
اقتصادی برای استفاده از فرصتهایی که تلاشهای دولت در عرصه سیاست خارجی
برای اقتصاد کشور به ارمغان خواهد آورد.
کمال سیدعلی - روزنامه آرمان
ریشه افت ارز
روز گذشته بار دیگر نرخ ارز نوسانهایی داشت و قیمت دلار به زیر
3هزارتومان رسید. از نگاه بنده، علل نوسانهای نرخ ارز را باید در
انتظارات مردم نسبت به نرخ ارز دانست. این به معنای دخیل بودن عواملی است
که باید آن را غیراقتصادی خواند.
در شرایط فعلی که در آستانه سفر رئیسجمهور کشورمان به نیویورک قرار
داریم، به نظر میرسد رویکرد مثبتی نسبت به مذاکرات سیاسی ایجاد شده و
همین مساله تاثیر خود را در نوسانهای نرخ ارز گذاشته است. نباید هیچ
تغییر اقتصادی خاصی را در این رابطه موثر دانست، چرا که این تغییرات
تاثیرپذیر از مسائل سیاسی و فضای مثبتی است که در این رابطه ایجاد شده
است. بهعنوان مثال، اگر فضا برای باز شدن سوئیفت یا فروش بهتر نفت صورت
گیرد، در آن صورت باید منتظر تاثیرات دیگری در نوسانهای ارز و سکه بود.
مسالهای که در این میان باید به آن توجه کرد این است که قیمت ارز همواره
خود را زودتر از اتفاقاتی که میافتد، نشان میدهد. بهعنوان مثال اگر
قرار باشد سوئیفت برداشته شود، زودتر از آن نرخ ارز را تحت تاثیر قرار
میدهد. در حقیقت این بازارها با انتشار اخبار مثبت با واکنش روبرو
میشوند. در این میان فروشندگان که در واقع دارندگان نرخ ارز هستند، به
دلیل دیدگاه مثبتی که به نرخ ارز پیدا میکنند ارز خود را وارد بازار کرده
و در این نوسانها دخیل میشوند. نباید این مساله را نیز اقتصادی دانست.
چرا که دارندگان ارز به دلیل مثبت شدن دیدگاه خود، ارز را وارد بازار
میکنند. این با مسائل اقتصادی از جمله سنجیدن ارزش واقعی ارز و دیگر
عوامل متفاوت است. این عوامل در شرایط فعلی و در نوسانهای اخیر دیده
نمیشود.عوامل فعلی را باید تنها در سفر هیات ایرانی برای مذاکره دانست که
با خبرسازیهای مثبت وزارت خارجه در مورد تحریمها تشدید شده است.
من پیش از این نیز پیشبینی کرده بودم که نرخ ارز به یک نرخ تعادلی نزدیک
شود که حال به نظر میرسد این اتفاق در حال روی دادن است و باید امیدوار
بود به یک نرخ تعادلی نزدیک شدهایم. این مساله در گرو مثبت بودن مسائلی
است که تاکنون خود را نشان داده است. در این میان باید تاکید کرد نرخی
باید اجرایی شود که صادرات و واردات و البته تولید بر اساس آن صورت گرفته و
آرام آرام به یکسانشدن نرخ ارز نزدیک شود.
حسین عبده تبریزی - روزنامه شرق
غیرحرفهایهای بازار ارز
دیروز، قیمت دلار در بازار آزاد به کریدور دوهزارو900تومان وارد شد و کف
قیمتی دوهزارو910تومان را تجربه کرد. سکه طلا نیز به کف قیمتی
930هزارتومان رسید. سوال بزرگ روز که عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان دلار
پیشروی دارند طبعا چشمانداز قیمت در آینده است. دلار به چه قیمتی خواهد
رسید؟ آیا قیمت جاری تعادلی است یا قیمت به کانال قیمتی پایین یا بالاتر
منتقل خواهد شد؟ اقتصاددانان کاهش قیمت جاری را بر اساس نظریه انتظارات
توضیح خواهند داد. در بیان مالیچیها، بازار روانی است و صرفا منطقی
نیست. فروشندگان از سرمایهگذاران غیرحرفهای هستند که برای حفظ ارزش
داراییهای خود از ریال به دلار روی آوردهاند و اکنون نیز که روند را
کاهشی میبینند، به هول و هراس افتادهاند و مقابل صرافیهای شهرهای بزرگ
صفهای فروش را تشکیل دادهاند. در اواخر بهار سال 1392، چند روز پس از
انتخابات 26 خرداد، دلار از سههزارو400تومان سقوط کرد و به مدت کوتاهی
قیمت به زیر سههزارتومان هم رسید.
البته همه علاقهمندان به خرید نتوانستند دلار زیر سههزارتومان را پیدا
کنند و قیمت به سرعت روند افزایشی در پیش گرفت. پس، قیمتهای بازار آزاد
در روز شنبه 30 شهریور ماه، اولین بار طی مدت طولانی است که دلار را در
کانال دوهزارو900تومان حرکت داد. آیا قیمتها پایینتر خواهد رفت؟ آیا
این قیمتها تعادلی است؟ واقعیت آن است که بعد از انتخابات دولت یازدهم،
بازار ارز نقطه تعادلی جدید را دنبال میکند و عرضه و تقاضاکنندگان
دریافتهاند که به دلیل انتقال در مختصات اقتصاد-سیاست جمهوری اسلامی
ایران، قیمتها تغییر خواهدکرد.
رویدادهای هفته گذشته ضرورت این انتقال را تشدید کرده است. در واقع، در
این روزهای پرخبر، بازار در منطقه انتقالی است؛ بازار در شرایط اغتشاش قبل
از تعادل به سر میبرد. بازار بهدنبال نقطه تعادلی ارز در دولت تدبیر و
امید است. سخنان رییسجمهور، وزیر امور خارجه و رییس سازمان انرژی اتمی
نوید وضعیت جدیدی در تعاملات و مناسبات فرامرزی میدهد. بازار سهام روند
رشد قیمتها را تجربه میکند. خبرها نیز پایههای روانی کاهش اخیر قیمت
ارز را باعث شده است. بازار ارز به انتظار نشسته و گیج است. حرفهایها
آرام کناری نشستهاند و غیرحرفهایها نگران از وضعیت مهآلود در حال فروش
ارزهای خود هستند.
خط حمایت تاریخی سههزارتومان، در بیان تحلیلگران فنی شکسته شده است. با
قیمت دلار دوهزارو920تومان، قیمت 917هزارتومانی برای سکه، فقط قیمت طلای
سکه است و صرف قیمت ندارد. دلار در روزهای اخیر نسبت به سکه مقاومتر عمل
کرده است. حرفهایها به این بیان وارن بافت اعتقاد دارند که وقتی
غیرحرفهایها وارد بازار میشوند، روندی در حال پایانیافتن است و روندی
عکس آغاز خواهد شد. ورود غیرحرفهایها بیانگر پایان یک روند است. نمیتوان
گفت فردا یا این هفته قیمت دلار چه خواهد شد. شاید ملاقات چنددقیقهای
روحانی و اوباما در راهروهای سازمان ملل قیمتها را باز هم تغییر دهد؛ اما،
کاهش قیمت حتی یک یا دوماهه هم تداوم نخواهد داشت. در بلندمدت، دلار
پایینتر نخواهد رفت. عرضهکننده اصلی یعنی دولت هم میداند که با دلار
ارزان نمیتوان اقتصاد را اداره کرد، نمیتوان بودجه را متعادل کرد و طبعا
دولت و بانک مرکزی الان نگران کاهش قیمت دلار است. حرفهایها این را به
خوبی میدانند. با دلار دوهزارو900تومانی تقاضای واردکنندگان بالا میرود.
حتی اگر مناسبات بینالمللی ایران بهبود جدی یابد، تقاضا برای ارز جهت
واردات مواد اولیه، قطعات و ماشینآلات افزایش خواهد یافت. حفظ قیمت تعادلی
دلار در سطح پایین بسیار بعید به نظر میرسد. قیمت دلار مبادلهای اکنون
دوهزارو470تومان است که با هزینههای مختلف و از جمله هزینههای تاخیر به
رقم دوهزارو800تومان نیز میرسد.
بنابراین برای بسیاری از متقاضیان دلار مبادلهای اکنون صرف میکند که
دلار آزاد بخرند و این نیز بر تقاضا برای دلار میافزاید. برای دولتی که
علاقهمند به تکنرخیکردن ارز و گریز از فساد ارز چندنرخی است، بهترین
فرصت فراهم شده است تا با هدفگیری ارز سههزارو500تومان، بازار ارز را به
سمت قیمت واحد هدایت کند. مصرفکننده در این میان زیان نمیکند، چراکه
همین امروز نیز کالاها را با دلار سههزار و 500 تومان و چهار هزار تومان
میخرد. هیچ کالای وابسته به ارزی در بازار وجود ندارد که قیمت آن با
کاهش دلار به دوهزارو900تومان کاهش یابد و با قیمت جدید ارز منطبق شود.
پدیده چسبندگی قیمت و صرف آسایش (Convenience Yield) اجازه نمیدهد که در
بازارهای کالاهای فیزیکی آربیتراژ مکانیزم خوداصلاحی قویای برای بازار
داشته باشد و قیمت کالاها برای مصرفکننده با کاهش دلار به سرعت اصلاح
شود.
اکنون با شرایط بازآرایی نیروهای عرضه و تقاضا در بازار ارز مواجهیم و موج
عرضه غیرحرفهایها تداوم نخواهد داشت. حرفهایها اگر این روزها خریدار
ارز هم نباشند، فروشنده هم نیستند و وارد بازار نیز نمیشوند. قیمت ارز
زیر ارزش ذاتی آن است. بانک مرکزی هم برای ایجاد ثبات و کاهش فرصتهای
رانتخواری علاقه و نقشی در کاهش قیمت دلار ندارد. دلار در بلندمدت (مثلا
دوماه آینده) قیمت بالاتری خواهد داشت.
محمد کشتی آرای - خبرگزاری فارس
کاهش بیشتر قیمتها با اتصال به سوئیفت
محمد کشتی آرای با اشاره به سفر رئیس جمهور به سازمان ملل، اظهار داشت:
این سفر و مذاکراتی که وی با مسئولان دیگر کشورها انجام خواهد داد، موجب
افزایش اقتدار کشور و تقویت ارزش پول ملی میشود.
وی افزود: امروز از صبح قیمت سکه روند نزولی داشته و علت اصلی آن کاهش قیمت ارز در بازار داخلی بوده است.
رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر تصریح کرد: معمولا در زمان کاهش قیمتها،
جو روانی ایجاد شده موجب کاهش خریداران و افزایش عرضه کنندگان میشود و
همین مساله اثر مضاعفی بر کاهش قیمتها دارد.
وی با اشاره به احتمال لغو تحریم سوئیفت برای برخی بانکها، گفت: در صورت
تحقق این مهم، تحرک جدیدی در فضای اقتصادی کشور به وجود خواهد آمد؛ بسیاری
از محدودیتهای نقل و انتقال پول از این طریق برطرف شده و بسیاری از
بنگاههای اقتصادی که دچار رکود شدند، فضا برای فعالیت آنها به وجود
میآید.
کشتی آرای ادامه داد: لغو تحریم سوئیفت میتواند به کاهش بیشتر قیمتها کمک کرده و به تعادل بیشتر قیمت ارز در بازار بیانجامد.
وی در پاسخ به این سوال که قیمت سکه در بازار در حال حاضر متناسب با قیمت
واقعی آن است، اظهارداشت: قیمت سکه هماکنون کاملا متعادل است و حبابی
وجود ندارد؛ حتی نرخها آنقدر دقیق شده که تفاوت قیمتها در صرافیها
بسیار کم شده است.
محمدرضا پورابراهیمی - روزنامه تهران امروز
چرایی مقاومت قیمتی کالاها
با اینکه قیمت ارز و طلا از هفته گذشته رو به کاهش گذاشته است، اما به نظر
میرسد مردم باید مدت زمان دیگری منتظر باشند تا تاثیر این کاهش قیمتها
را در معیشت و زندگی خود احساس کنند. این امر چند دلیل اساسی دارد. یکی از
دلایل مهم آن، انتظار بازار و فعالان اقتصادی برای به ثمر رسیدن
چشمانداز مثبت به وجود آمده در حوزه سیاست خارجی و بحثهای مربوط به
پرونده هستهای کشورمان است. دلیل دیگر زمان لازم برای اطمینان بازار به
برنامههای دولت در حوزه اقتصاد است. اما مهمتر از این دو مورد، ماهیت
چسبندگی قیمتها بخصوص در کشور ماست. تجربه نشان داده است که اقتصاد ایران
به شدت به خبرهای بد واکنش نشان میدهد و به سرعت قیمتها افزایش
مییابد، اما برای کاهش قیمت در نتیجه خبرهای مثبت، مقاومت میکند. این
مشکلی است که بارها در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است و درخصوص کاهش
قیمتهایی که در چند روز گذشته در بازار ارز و طلا رخ داده است هم باید
منتظر چنین روندی بود و نباید انتظار داشت که قیمتها به سرعتی که قیمت
ارز و طلا کاهش یافته است، نزولی شود.
از سوی دیگر، درست است که حدود 80 درصد از تورم موجود ناشی از کاهش ارزش
پول ملی در 18 ماه گذشته است، اما بخش دیگری از آن به دلیل تورم ساختاری
است که در اقتصاد کشور وجود داشته و همیشه از ان رنج بردهایم. با جهشهای
قیمت ارز که در ماههای گذشته اتفاق افتاد، قیمت بسیاری از کالاها و
خدمات هم به سرعت متاثر شد و آن پتانسیلی که از تورم ساختاری در اقتصاد
کشور وجود دارد، آزاد شد. نتیجه این وضعیت به خطر افتادن معیشت مردم و
بیاثر شدن حقوق و دستمزدهای آنها بود. اما اینکه انتظار داشته باشیم، با
بهبود ارزش پول ملی کالاها و خدمات به قیمتهای سابق خود بازگردند، کمی
دور از ذهن است هر چند که انتظار برای کاهش محسوس قیمتها هم غیرمنطقی
نیست و انتظاری درست است.
درخصوص کاهش قیمت ارز هم ذکر این نکته دارای اهمیت است که جدا از تاثیر
خبرهای مثبت سیاسی، اقدامهای بانک مرکزی بخصوص بازارگردانی ارز، تدوین
سیاست صحیح درخصوص سپردههای ارزی و تزریق دلار به بازار آزاد نقش بسزایی
داشته است و نباید فراموش کرد که تنها این جو روانی نیست که بر بازار حاکم
شده است. از سوی دیگر با کاهش قیمت ارز مشاهده کردیم که قیمت طلا نیز در
بازار کاهش یافت.
اما آنچه دارای اهمیت است، تدوین و اجرای برنامههایی از سوی دولت است که
بتواند رشد اقتصادی مناسب را تحقق بخشد و تورم را کنترل کند. در چنین
شرایطی است که اگر قیمت دلار به حدود 2هزار تومان برسد، میتوان در میان
مدت و بلند مدت انتظار داشت که سطح کیفی زندگی مردم بهبود یابد.