ابراهیم رزاقی استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که
استقلال بانک مرکزی به چه معناست و در صورتی که بانک مرکزی بخواهد به صورت
مستقل در مورد سیاستهای بانکی تصمیمگیری کند و تحت فشار دولت نباشد، چه
باید کند، گفت: بانک مرکزی زمانی استقلال دارد که تحتتأثیر سیاستهای
دولت نباشد و این واقعیتی ضروری است.
وی افزود: بانک مرکزی در ایران با توجه به اینکه تمام امکانات ارزی حاصل از
درآمد نفت و مواد پتروشیمی را در اختیار دارد، نمیتواند مستقل از دولت
عمل کند.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: در قوانین جمهوری اسلامی ایران پیشبینی
نشده که رئیس کل بانک مرکزی توسط مجلس انتخاب شود، بنابراین مجلس نمیتواند
رئیس کل بانک مرکزی را استیضاح کند و به دلیل فقدان نظارت بر عملکرد رئیس
کل بانک مرکزی، بانک مرکزی به نیرویی برتر که سیاستهای پولی کشور را به
عهده دارد و سر خود عمل میکند، تبدیل شده و مشکلات اقتصادی شبیه به مسائل
کنونی را باعث شده است.
رزاقی تصریح کرد: علاوه بر اینکه یک نهادی متشکل از نمایندگان مردم باید بر
عملکرد رئیس کل بانک مرکزی نظارت داشته باشد، بلکه شفافیت اطلاعات هم لازم
است، به طوری که مردم و رسانهها هر وقت خواستند بدانند که این مؤسسه چه
کار میکند و سیاست انتخابی آن چه تأثیری بر روی بانکهای دیگر دارد،
برایشان این امکان فراهم باشد.
وی گفت: استقلال بانک مرکزی را باید به این جهت سوق داد که بانک مرکزی
وظایفی را که قصد انجام آن را دارد، ولی در آن وظایف مانده است را انجام
دهد نه اینکه بانک مرکزی را تحت تأثیر سیاستهای لیبرالی در آوریم و بعد هم
به آن اجازه دهیم تا به سود فکر کند و فعالیتهایش را بر اساس سودآوری
تنظیم کند.
استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران تصریح کرد: این سیاست، یعنی سودآوری
بانکها در کشورهای غربی متداول است، اما این فعالیتها توسط مجموعههای
دیگر کنترل و تعدیل میشود، در حالی که در ایران به نظر میرسد بانکها
مهمترین عامل بیثباتی اقتصاد هستند، زیرا سپردهها را در جایی به کار
میبرند که بالاترین سود را برایشان داشته باشد.
رزاقی گفت: باید ساختار دیگری بوجود آید تا بانک مرکزی، سایر بانکهای
دولتی و حتی بانکهای خصوصی فعالیت اقتصادی مربوط به تولید انجام دهند، به
عنوان مثال بانک کشاورزی که یک بانک دولتی و تولیدی است، باید حل مشکلات
تولیدکنندگان کشاورزی و نه فقط سود را در درجه اول اهمیت قرار دهد.
وی اظهار داشت: با توجه به شرایط موجود کشور صحبت از استقلال در ایران خیلی
مبهم است، برخی برای استقلال بانک مرکزی استقلالی مانند فدرال رزو آمریکا
را مثال میزند، اما در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا بانک مرکزی
آمریکا مستقل است و تحت تأثیر هیچ قدرت اقتصادی نیست.
این کارشناس اقتصادی گفت: قدرتهای دولتی تحت تأثیر شرکتهای بزرگ کشورشان
هستند، تحت تأثیر مجموعههای صنعتی و مالی این گروه یا آن گروهند و خودشان
استقلال ندارند حتی رئیسجمهورشان هم تحت تأثیر قدرتهای بزرگ اقتصادی است.
رزاقی در خصوص سیاستهای بانک مرکزی، بیان داشت: بانک مرکزی ایران الان
سیاستش کاملا در چارچوب آن چیزی است که دولت میگوید و کارهای دولت را
توجیه میکند.
این استاد اقتصاد اظهار داشت: اجرای سیاست تعدیل به سودآوری و فعالیتهای
دلالی دامن زده است، به طوری که 400 هزار مغازهدار به 4 میلیون افزایش
یافته است همچنین سود بانکها بسیار زیاد بوده ولی مشکل صنعت ایران حل نشده
و فساد بین شبکه بانکی بسیار بالا رفته و بسیاری از بانکهای ایران خصوصا
بانکهای خصوصی ورشکسته هستند، زیرا بیش از سپردههایشان وام دادهاند.
رزاقی گفت: مبالغ زیادی از وامها هنوز به بانکها پس داده نشده است و حدود
70 میلیارد دلار وامهای پس داده نشده به بانکها وجود دارد.
وی افزود: بنابراین باید به بانک مرکزی به عنوان مرکزی که دچار مشکل شده و
بیمار گونه عمل میکند، نگاه کنیم و به دنبال راهحلهایی برای رفع این
مشکلات باشیم.
این استاد اقتصاد اظهار داشت: رفع
مشکلات بانک مرکزی بهتر است، تا اینکه به دنبال استقلال باشیم ولی همچنان
مشکلات حل نشده داشته باشیم قطعا هر بانکی هر چند مستقل جایی وابسته خواهد
بود و نظارتی بر آن اعمال خواهد شد.